هری پاتر و سنگ جادو
لذت ترس
هری پاتر و سنگ جادو

با سلام ، با عرض پوزش خدمت شما دوستان عزیز به خاطر اینکه بنده یه چند وقتی می شد که مطلبی نذاشتم و دوباره با خواندن کتاب هری پاتر حس کتاب خوانی در من زنده شد !

خب به اصل مطلب می رویم :

دادلی پسر خاله ی هری و یکی از زورگوترین بچه های دنیا!!نه شروع از اینجا بود که هری مشهور می شه ...

لرد سیاه یا همان لرد ولدمورت که اکثر جادوگرها به می گویند اسمشو نبر یا طرف به خانه ی هری پاتر و مادر و پدر او حمله می کند و وردی را می خواند به نام اوادا که داورا که نور سبز رنگ کور کننده ای دارد و هرکسی را می کشد ولی هری زنده ماند و دلیل آن نامعلوم است ولی مادر و پدر هری مردند.هری فقط از آن حادثه یک جای زخم مثل صاعقه دارد و همینطور فقط آن نور سبز یادش است.

روزی نامه ای به دست هری می رسد ولی شوهر خاله ی او که عمو ورنون است نامه را از دست او می گیرد و آن را می خواند ولی دیگر آن را به هری پس نمی دهد چون که درنامه چیزی نوشته شده بود که آنها را حسابی به وحشت انداخته بود،چیزی که هری نباید از آن خبر دار می شد ...

پیشنهاد من به شما



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






توسط ramtinf80 | لينک ثابت | موضوع: <-PostCategory-> |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
Www.NazTarin.Com & Www.LoxBlog.Com